خلاصه داستان : در روزی گرم تابستانی، دختر کوچکی در جنگلی طلسم شدهی خدای کوهستان، جایی که ارواح در آن اقامت دارن گم میشه. پسری جوان جلوش پدید میاد، ولی نمیتونه بهش دست بزنه چون میترسه غیب بشه.به این گونه ماجراجویی شگفتآوری در انتظار آنهاست...
خلاصه داستان : در هجدهم دسامبر، کیان متوجه میشود قسمتهایی از زندگیاش بطور اسرارآمیزی ناپدید شدهاند. میکورو و یوکی به نظر میرسد دیدار با او را به ییاد نیاورده، و هاروهی و ایتسوکی به دبیرستان شمال نرفتهاند و...
خلاصه داستان : آسانا بعد از اینکه یک بازی به اسم اوردینال اسکیل ساخته میشود، کوریتو را متقاعد میکند تا در بازی شرکت کند اما به طور غیره منتظره ای آن ها متوجه میشوند که این بازی برای سرگرمی ساخته نشده است و...
خلاصه داستان : یک خواننده پاپ بازنشسته که اخیرا بعنوان یک بازیگر فاحشه فعالیت می کند، توسط یکی از طرفداران افراطی اش که ظاهرا سایه ای از گذشته ی او هست، مورد تهدید قرار می گیرد و…
خلاصه داستان : وان پیس: لگدکوب، فیلمی جدا از خط داستانی اصلیه که بیستمین سالگرد انیمه رو جشن میگیره. مانکی دی لوفی و دزدان دریایی کلاه حصیری به جشنوارهی دزدان دریایی بزرگی دعوت میشن که خیلی از شخصیتهای سرشناس تمام سریال داخلش شرکت دارن و قراره با کلاه حصیریها رقابت کنن تا گنجینهی راجر رو پیدا کنن. کلاه حصیریها همچنین به دشمنی جدید به نام بولت که عضو سابق خدمهی راجر بوده، برخورد میکنند...
خلاصه داستان : مهمونی کازما به یکباره توسط نامهای از طرف یانیون متوقف میشه. نامه درخواست کرده که به روستای قبیلهی شیطان کریمسون برن، که با تهدیدی روبروئه که ممکنه به معنای نابودیش باشه...
خلاصه داستان : آدولف کی وایزمن داره با عزیزانش در آرامش زندگی میکنه، ولی با گذشت روزها، بعضیا میفهمن که این دنیای بینقص که همه توش سرزنده و خوشحالن، به نظر میاد واسه حقیقت داشتن زیادی خوبه...
خلاصه داستان : اول ماه دسامبره. تولد آنا کوشینا نزدیکه، پس پسرای هومرا تصمیم میگیرن با آماده کردن یه مهمونی سورپرایزی برای شاهدخت کوچولوشون، تولدش رو جشن بگیرن..
خلاصه داستان : میزاکی یاتا یه جوانه که رفتار بیپروایانه و بچگانهاش باعث شده همکلاسیهاش ازش اجتناب کنن. ساروهیکو فوشیمی یه آدم منزویه که دید بدبینانهای به دنیا داره. علیرغم اینکه این دو کاملاً باهمدیگه تفاوت دارن، با یکدیگر دوست صمیمی میشوند...
خلاصه داستان : سوکانا گوجو پسریه که بعد از متنفر شدن از خانوادهی کنترلکنندهاش، زندگی مرفه خود رو ترک میکنه. از اون موقع به بعد، با استفاده از یک اپ اساناس به نام جنگل، توی خیابونا زندگی میکنه. این اپ به استفاده کنندهاش قدرت غیرطبیعی و مهارتهایی میده...